میرسد آن عزیز جان فصل بهار مردمان
مژده دهید مبشران بر همه جهانیان
بر همگان خبر دهید بر همه مژده آورید
قاصد خوش خبر شوید بر صف خیل عاشقان
میرسد انتهای غم آخر دوره ستم
چهره نماید از کرم حضرت صاحب الزمان
طلعت او عیان شود همره عاشقان شود
روشنی جهان شود نور زمین و آسمان
میرسد التیام ما مهر رخ امام ما
عزت مستدام ما دولت عشق جاودان
میرود این زمان غم دوره محنت و ستم
از سوی حق رسد کرم رحمت و لطف بیکران
میرسد آن شکوه دین عزت و فرّ مسلمین
آخر فتنه در زمین منتقم ستمگران
.....................................................................................................
تک تک شمارم لحظه ها تک تک سپارم جمعه ها
چون میرسندم یک به یک در انتظارم جمعه ها
طاقت ندارم بیش از این کی میرسد آن نازنین
تا کی رسد آن دلنشین من بیقرارم جمعه ها
هر لحظه هر دم هر نفس دل می تپد اندر هوس
چون میرسد بانگ جرس مدهوش یارم جمعه ها
هر جمعه هست این حال من این عادت و منوال من
شاید رسد اقبال من طاقت ندارم جمعه ها
از دوری آن دلستان رفت از برم تاب و توان
از صبر و از آرام جان من بر کنارم جمعه ها
هر دم نشینم کنج در شاید رسد یار از سفر
شاید بیاید در نظر در رهگذارم جمعه ها
چون یک خبر زان نازنین آید نه بر روی زمین
من سوز و آهی آتشین از دل برآرم جمعه ها
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط: آخرالزمان، ،